آلودگی های نفتی در خاک:
مواد نفتی و مشتقات آنها در اثر حمل و نقل یا ذخیره سازی ممکن است موجب آلودگی خاک شود . هرقدر مواد نفتی به عمق بیشتری از خاک نفوذ کنند رفع آن آلودگی مشکل تر خواهد بود . برخی از باکتری ها و میکرو ارگانیسم ها در خاک می توانند موجب تجزیه مواد نفتی شوند که در بخش زدودن آلودگی به روش بیولوژیکی مورد بحث قرار می گیرند .
راه های کنترل اثرات آلودگی مواد نفتی به شرح زیر است :
1) جلوگیری نکردن از پخش مواد نفتی در سطح گسترده
2) بهبود تهویه خاک از طریق شخم زدن و همزدن
3) افزایش عناصر غذایی به خاک مانند نیتروژن و فسفر
4) تلفیق خاک با میکروارگانیسم های تجزیه کننده مواد نفتی
باران اسیدی:
یکی از مشکلات جدی محیط زیست که امروزه بشر در اکثر نقاط جهان با آن درگیر است، باران اسیدی میباشد. باران اسیدی به پدیدههایی مانند مه اسیدی و برف اسیدی که با نزول مقادیر قابل توجهی اسید از آسمان همراه هستند، اطلاق میشود.
باران هنگامی اسیدی است که میزان PH آب آن کمتر از 5،6 باشد. این مقدار PH بیانگر تعادل شیمیایی بوجود آمده میان دیاکسید کربن و حالت محلول آن یعنی بیکربنات ( HCO3 ) در آب خالص است.
باران اسیدی دارای نتایج زیانبار اکولوژیکی میباشد و وجود اسید در هوا نیز بر روی سلامتی انسان اثر مستقیم دارد. همچنین بر روی پوشش گیاهی تأثیرات نامطلوبی میگذارد.
دید کلی
در چند دهه اخیر میزان اسیدیته آب باران ، در بسیاری از نقاط کره زمین افزایش یافته و به همین خاطر اصطلاح باران اسیدی رایج شده است. برای شناخت این پدیده سوالات زیادی مطرح گردیده است که به عنوان مثال میتوان به این موارد اشاره کرد: چه عناصری باعث تغییر طبیعی باران میشوند؟ منشا این عناصر چیست؟ این پدیده در کجا رخ میدهد؟
معمولا نزولات جوی به علت حل شدن دیاکسید کربن هوا در آن و تشکیل اسید کربنیک بطور ملایم اسیدی هستند و PH باران طبیعی آلوده نشده حدود 5.6 میباشد. پس نزولاتی که به مقدار ملاحظهای قدرت اسیدی بیشتری داشته باشند و PH آنها کمتر از 5 باشد، باران اسیدی تلقی میشوند.
تاریخچه
پدیده باران اسیدی در سالهای پایانی دهه 1800 در انگلستان کشف شد، اما پس از آن تا دهه 1960 به دست فراموشی سپرده شد. « اسمیت » در سال 1873 واژه باران اسیدی را برای اولین بار مطرح کرد. او پی برد که ترکیب شیمیایی باران تحت تاثیر عواملی چون جهت وزش باد ، شدت بارندگی و توزیع آن ، تجزیه ترکیبات آبی و سوخت میباشد. این محقق متوجه اسید سولفوریک در باران شد و عنوان نمود که این امر ، برای گیاهان و اشیا واقع در سطح زمین خطرناک است.
« موتا » و « میلو » در سال 1987 عنوان داشتند که دیاکسید کربن با اسید سولفوریک و اسید نیتریک عوامل اصلی تعیین کننده میزان اسیدی بودن آب باران هستند، چرا که در یک فاز آبی به صورت یونهای نیترات و سولفات در میآیند و چنین یونهایی به آب باران خاصیت اسیدی میبخشند.
عوامل موثر در اسیدیته باران
آب باران هیچگاه ، کاملا خالص نبوده و با پیشرفت صنعت بر ناخالصیهای آن افزوده شده است. ناخالصی طبیعی باران بطور عمده ناشی از نمکهای دریایی است و گازها و دودهای ناشی از فعالیت انسان در فرآیند ابرها دخالت میکنند.
آتش سوزی جنگلها نیز ، از جمله عواملی است که در میزان اسیدیته آب باران نقش دارد. فرآیندهای بیولوژیکی ، آتشفشانی و فعالیتهای انسان ، مواد آلوده کننده جو را در مقیاس محلی ، منطقهای و جهانی در فضا منتشر میکنند. به عنوان مثال ، در صورت وجود جریانات باد در نواحی صنعتی ، مواد خارج شده از دودکشهای کارخانهها در سطح وسیعی در فضا پراکنده میشوند.
اسیدهای موجود در باران اسیدی
اسیدهای عمده در باران اسیدی ، اسید سولفوریک و اسید نیتریک میباشد. بطور کلی این اسیدها به هنگام حمل توده هوایی که آلایندههای نوع اول مثل و را دربر دارند، بوجود میآیند. از این رو معمولا محل نزول باران اسیدی دورتر از منبع آلایندهها میباشد. باران اسیدی یک مشکل آلودگی است که به علت حمل دوربرد آلایندههای هوا توسط باد حد و مرز جغرافیایی نمیشناسد.
منابع تولید دیاکسید گوگرد
بطور کلی در مقیاس جهانی بیشتر بوسیله آتشفشانها و توسط اکسایش گازهای گوگرد حاصل از تجزیه گیاهان تولید میشود. این دیاکسید گوگرد طبیعی معمولا در قسمتهای بالای جو انتشار مییابد. بنابراین غلظت آن در هوای پاکیزه ناچیز میباشد. منبع عمده تولید ناشی از فعالیتهای انسانی احتراق زغالسنگ میباشد.
دیاکسید گوگرد بوسیله صنعت نفت به هنگام پالایش نفت یا تصفیه گاز طبیعی مستقیما یا به صورت در هوا انتشار مییابد. بیشتر کانیهای با ارزش در طبیعت به صورت سولفید یافت میشود. بنابراین هنگام استخراج و تبدیل آنها به فلز آزاد مقداری در هوا آزاد میشود و در اثر ترکیب با ذرات ریز بخار آب به تبدیل میگردد و در اثر کاهش دما در قسمتهای بالای جو به صورت باران اسیدی به زمین برمیگردد.
منابع تولید اکسیدهای نیتروژن
در هوای غیر آلوده به مقدار کم در اثر ترکیب اکسیژن و نیتروژن موجود در هوا هنگام رعد و برق ، وجود دارد و همچنین مقداری هم از رها شدن اکسیدهای نیتروژن از منابع زیستی حاصل میشود، اما که به عنوان آلاینده جوی محسوب میشود، از نیروگاهها و دود اگزوز خودروها ناشی میشود.
باران اسیدی در آمریکای جنوبی
پیرامون معضل باران اسیدی ، به ویژه در مورد مناطق صنعتی که میزان PH کمتر از 3 دارند، تاکنون مقالات زیادی منتشر شده است. با وجود این بعضی از محققین معتقدند که برخی از این مقالات مستند نیستند و PH طبیعی باران توسط فعالیتهای مختلف انسانی ، چنان تغییر میکند که تعیین یک استاندارد ، غیرممکن میباشد. در ارتباط با این مطلب میتوان مثالهایی از آمریکای جنوبی زد. جایی که میزان PH آب باران ، هم در جنگلهای آمازون و هم در شهرهای سائوپائولو و ریدوژانیرو و باربر 4،7 است. در جنگل آمازون موارد زیر در اسیدی شدن تاثیر اساسی دارند:
اسیدسولفوریک که خود از اکسید شدن سولفید هیدروژن (از مواد فرار مناطق مردابی) تشکیل میشود.
اسید آلی که از سوختن مواد آلی بوجود میآید.
عملکرد و آثار بارانهای اسیدی که بطور طبیعی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است، ما را به سوی رخدادها زیستی فاجعهآمیز هدایت میکند. با وجود اینکه این پدیده منشا طبیعی دارد، محققان بر این باورند که عملکرد انسان در این رابطه بسیار تاثیر گذار است.
باران قلیائی
نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد، این است که در بعضی از مواقع ، PH آب باران حتی در جو بسیار آلوده هم در 5،6 ثابت باقی میماند. دانشمندان این مسئله را به حضور ترکیبات قلیائی در کنار اسید نسبت میدهند.
چنانچه میزان ترکیبات قلیائی شدیدا افزایش یابد، PH باران به بیش از 7 نیز میرسد. در این صورت به جای باران اسیدی ، باران قلیائی خواهیم داشت. ضمنا گروهی از عناصر شیمیایی در جو وجود دارند که حالت اسیدی را طی واکنشهایی خنثی میکنند. خاک بیایانها ، منبع طبیعی و با ارزش این عناصر قلیایی است. از جمله منابع غیرطبیعی عناصر قلیایی آلوده کننده جو میتوان به کارخانههای تولید کننده سیمان و فعالیتهای استخراج معادن اشاره نمود.
اثرات بوم شناختی باران اسیدی
آلایندههای نوع اول هوا مانند و آب باران را چندان اسیدی نمیکنند، اما این آلایندهها میتوانند طی چند ساعت یا چند روز به آلایندههای نوع دومی مثل و تبدیل شوند که هر دو در آب بسیار انحلال پذیر و جز اسیدهای قوی میباشند. در واقع تمام قدرت اسیدی در باران اسیدی ، به علت وجود این دو اسید است.
میزان تأثیر باران اسیدی بر روی حیات زیست شناختی در یک منطقه به ترکیب خاک و صخره سنگی که در زیر لایه سطحی زمین آن منطقه واقع است، بستگی دارد. مناطقی که در زیر لایه سطحی زمین گرانیت یا کوارتز دارند، بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرند، زیرا خاک وابسته به آن ، ظرفیت کمی برای خنثی کردن اسید دارد. چنانچه صخره سنگی در زیر لایه سطحی زمین از نوع سنگ آهک یا گچ باشد، اسید بطور موثر خنثی میشود، زیرا کربنات کلسیم به صورت باز عمل کرده و با اسید وارد واکنش میشود.
تاثیر روی اکوسیستم آبی
دریاچههای اسیدی شده به علت شسته شدن سنگها بوسیله یون هیدروژن دارای غلظتهای بالای آلومینیوم هستند. قدرت اسیدی بالا و غلظتهای بالای آلومینیوم عامل اصلی کاهش جمعیت ماهیهاست. ترکیب زیست شناختی دریاچههای اسیدی شده به شدت دچار تغییر میشود و تکثیر ماهیها در آبهای دارای قدرت اسیدی بالا کاهش مییابد. وقتی PH خیلی پایینتر از 5 باشد، گونههای اندکی زنده مانده و تولید مثل میکنند. آب دریاچههای اسیدی شده اغلب زلال و شفاف میباشد و این به علت از بین رفتن زندگی گیاهی و جانوری این دریاچهها میباشد.
تاثیر روی گیاهان و جنگلها
تاثیر باران اسیدی بر روی جنگلهای و محصولات کشاورزی را به دشواری میتوان تعیین کرد. ولی با این وجود بررسیهای آزمایشگاهی حاکی از این هستند که گیاهان زراعی رشد یافته در شرایط بارانهای اسیدی رفتار متفاوتی نشان میدهند. محصولات برخی افزایش یافته و محصولات گروهی کاهش مییابد.
آلودگی هوا اثرات بدی روی درختان دارد. اسیدی شدن خاک ، مواد غذایی موجود در آن را شسته و از بین میبرد. باران اسیدی که در جنگلها میریزد، ازن و سایر اکسندههای هوا ، که درختان جنگلی در معرض آنها قرار دارند، تاثیر نامطلوبی روی درختان و پوشش گیاهی میگذارد و این تاثیرات نامطلوب وقتی با خشکسالی ، دمای بالا و بیماری و … همراه باشد، ممکن است باعث خشک شدن درختان شود.
جنگلهای ارتفاعات بالا بیش از همه تحت تاثیر ریزش باران اسیدی هستند. قدرت اسیدی در مه و شبنم بیش از باران است، زیرا در مه و شبنم آبی که موجب رقیق شدن اسید شود، کمتر است. درختان برگ ریز که با باران اسیدی آسیب میبینند، به تدریج برگهای خود را از بالا به پائین از دست میدهند و اکثر برگهای خشک شده در بهار بعدی تجدید نمیشوند.
بعضی از اثرات مهم باران های اسیدی که « فومارو » در سال 1997 نیز به آنها اشاره کرده است، عبارتند از:
مضر برای انسان : ایجاد تنگی نفس ، برونشیت ، التهاب ریه ، آنفلوآنزا و سرماخوردگی
تخریب جنگلها : ریختن برگها ، تخریب ریشه توسط باکتریها، کاهش روند رشد ، تقلیل میزان محصول دهی ، کم شدن قدرت حیات.
خطرناک برای دریاچهها : مرگ صدها گونه زیستی
تسریع در خوردگی مواد : خوردگی وسایل نقلیه و بناهای تاریخی
دنیای ناشناخته خاک ها
آیا تاکنون به این مساله اندیشیده اید که چرا اغلب از آب به عنوان مایه حیات نام برده می شود در حالی که خاک نیز عامل حیاتی دیگری است که خود جسم حیات محسوب می شود و از آن کمتر صحبت می شود.
آیا تاکنون به این مساله اندیشیده اید که چرا اغلب از آب به عنوان مایه حیات نام برده می شود در حالی که خاک نیز عامل حیاتی دیگری است که خود جسم حیات محسوب می شود و از آن کمتر صحبت می شود؟ متخصصان خاک شناسی چگونگی تشکیل و تکامل خاک و شناخت خصوصیات فیزیکی ، شیمیایی و بیولوژیکی آن را مورد بررسی و مطالعه قرار می دهند تا با شناخت خصوصیت خاک ها و واکنش آنها با دیگر عوامل اکوسیستم ، به ما کمک کنند تا تاثیر فعالیت های بشری و پدیده های طبیعی را بر خاک و اراضی و همچنین تاثیر خاک را در استفاده تعریف شده ، پیش بینی ، کنترل و مدیریت کنیم. حال یکی از دانشجویان مقطع دکتری دانشگاه صنعتی اصفهان در تحقیقات رساله دکتری اش از روش نوین نقشه برداری خاک ها بهره گرفته است. گذری بر مطالعات انجام شده از سوی دکتر نورایر تومانیان برایتان جالب خواهد بود. در عمده کشورهای پیشرفته جهان ، علم کاربردی خاک شناسی در سطوح بالایی از سازمان های اجرایی قرار دارد و هر نوع فعالیت محیطی یا برنامه و پروژه عمرانی ، ملزم به هماهنگی با این علم است تا تاثیرات منفی فعالیت ها بر منابع به حداقل برسد و از آن حفاظت کافی به عمل آید. کاملا هویداست که ارزش خاک از آب کمتر نیست. دامنه وظایفی که این علم بر دوش دارد ، ما را بر آن می دارد که مثل مقوله آب ، حداقل در سطح یک معاونت وزارتخانه به آن بپردازیم. برای تصمیم گیری بجا و پایدار ، برنامه ریزی صحیح ، اجرای برنامه های آمایش سرزمین و توسعه پایدار ، هر کشور مجبور به تشکیل هرم اطلاعاتی از منابع مادری خود در مقیاس های مختلف است و گریزی از آن نیست. این ، شدنی نیست مگر با تصویب قوانین لازم و ملزم کردن دستگاه های اجرایی برای جامه عمل پوشاندن به این اهداف.
● نقشه برداری خاک ها نقشه برداری خاک ها فرآیند تشخیص جوامع متفاوت خاک های موجود در منطقه مورد مطالعه ، تعیین پراکنش و توزیع واحدهای خاک و خصوصیات فیزیکی ، شیمیایی و بیولوژیکی آنهاست که به صورت نقشه واحدهای خاک و داده های کمی خصوصیات مربوطه ارائه می شود. در این فرآیند از علم ژئومرفولوژی برای تشخیص جوامع خاکها ، از علم تاکسونومی برای نامگذاری و تفکیک کوچکترین واحد آنها (معادل گونه های موجودات زنده) و از تجزیه های آزمایشگاهی برای ارائه کمیت خصوصیات وابسته استفاده می شود. در حقیقت نقشه برداری تنها فرآیندی است که طی آن می توان داده ها و اطلاعات لازم برای ساخت هرم اطلاعاتی خاک ها (پایگاه داده ها) در سطح جغرافیایی کل کشور را فراهم آورد. نقشه ها و اطلاعات ارائه شده براساس نیاز برنامه های کشوری و اهداف متفاوت در مقیاس های متعددی تهیه می شوند. هر چه مقیاس کوچکتر در نظر گرفته شود ، نقشه ها با استفاده از نمونه های کمتری تهیه می شوند (نمونه های کمتر با فاصله بیشتر برداشته شوند) ، لذا از خلوص و صحت کمتری برخوردارند. کاملا معلوم است اگر نیاز به اطلاعات و داده های دقیق تری باشد ، باید مطالعات در مقیاس بزرگتری انجام شود (نمونه های بیشتر با فواصل کمتر برداشته شوند) ، در نتیجه احتیاج به صرف هزینه و زمان بیشتری خواهد بود.
● اصول نقشه برداری خاک در نقشه برداری مرسوم با استفاده از تفسیر عکسهای هوایی ، واحدهای اراضی با توجه به شکل ، پستی و بلندی و موقعیتشان تشخیص داده شده و توسط ترسیم مرز از هم تفکیک می شوند. از گستره خاک های هر واحد اراضی به صورت شبکه ، نمونه برداری می شود. در نقاط مشخص شده مقطع خاک تا عمق ۱.۵ متری تشریح و از خصوصیات لایه های مختلف یادداشت برداری می شود. واحدهای خاک براساس شواهد ژنتیکی و با استفاده از کلید تاکسونومی نامگذاری می شوند. خاک شناس با توجه به دانشی که از چگونگی تشکیل و تکامل خاک ها در ذهن دارد ، به صورت کاملا نظری ، مجموعه های مقاطع خاک با کلیت ژنتیکی یکسان را مرزگذاری و حاصل را به صورت نقشه خاک ارائه می کند. از بین نمونه های محاط شده در هر واحد تعریف شده ، نمونه های یک مقطع خاک به آزمایشگاه ارسال و نتیجه آزمایش ها به عنوان خصوصیات کمی آن واحدها ارائه می شود. در این فرآیند ، دقت و صحت نقشه های حاصل ، شدید به دانش خاک شناس ، تجربه و توانایی او در درک فرآیندهای تشکیل دهنده خاک و زمین نما وابسته است.
● تکنیک های ریاضی در خاک شناسی طی دهه اخیر ، روشهای تشریح و طبقه بندی کمی و مطالعه الگوهای توزیع مکانی خاک ها به صورت کاملا عملی توانسته است به انتقادهای وارده به خاک شناسی مرسوم فایق آید. این شاخه علمی نوین در حال رشد به نام «خاک آمار» معروف است. به کارگیری تکنیک های ریاضی و آماری برای مطالعه چگونگی تکامل و تکوین خاک ها ، ارائه نقشه توزیع و پراکنش خاک ها و خصوصیات وابسته است. به تعریفی دیگر ، خاک آمار مطالعه خاک ها با در نظر گرفتن عدم قطعیت در اندازه گیری های متغیرهاست. در عمده کشورهای پیشرفته جهان ، علم کاربردی خاک شناسی در سطوح بالایی از سازمان های اجرایی قرار دارد خاک آمار فضای تعاملی بین خاک شناسی ، آمار و ریاضیات کاربردی و علم زمین داده نگاری یا داده های مکانی است. توسعه این فضای علمی در حال رشد انعکاس به کارگیری تئوری مجموعه های فازی و زمین آمار در مدل کردن داده های خاک و همچنین حاصل توسعه فناوری ، مخصوصا تکنیک های سنجش از دور و نزدیک و تکامل سخت افزاری و نرم افزاری رایانه هاست.
● نقشه برداری خاک آماری نقشه برداری خاک آماری عبارت از تولید کمی نقشه و اطلاعات خاک به روشهای آماری ، ریاضی و زمین آماری است. چون در این روشها نقاط مشاهده نشده به صورت رقومی تخمین زده می شود ، به آنها روشهای نقشه برداری تخمینی یا نقشه برداری رقومی خاک ها اطلاق می شوند. در سالهای اخیر ، به دلیل افزایش منابع داده های کمکی یا محیطی ، نقشه برداری رقومی خاک ها پیشرفت سریعی کرده است. در این مقوله ، پارامترهای سرزمین و تصاویر ماهواره ای ، نقش تعیین کننده داشته اند. روشهای خاک آماری یا به عبارت دیگر، خاک شناسی کمی ، با استفاده از بینش خاک زمین نما در هسته مرکزی فعالیت های خود ، آن را با تئوری های ریاضی و آمار در قالب سامانه های اطلاعات جغرافیایی درهم آمیخته ، سعی در ایجاد داده و اطلاعات متراکم مورد نیاز تمامی شاخه های علمی فعال در محیط جغرافیایی دارد.
● تکنیک های علمی جدید هدف از به کارگیری روشهای کمی و عددی جدید این نیست که آنها جانشین تمام دانش صحرایی و کل بینش خاک زمین نمای خاک شناس شوند ، بلکه سعی بر آن است که ضمن ارتقای علم خاک شناسی ، تمام دانش خاک شناس به صورت ساده و قابل فهم برای بخشهای مختلف ارائه شود و داده های وابسته به تنوع ، تغییرات و توزیع و پراکنش زمانی مکانی خاک ها در دسترس همه قرار گیرد. خاک شناس برای ادراک این که در محدوده مورد نظر باید چه نوع خاکی انتظار داشته باشد ، با استفاده از تجربه و دانش خود و در هم آمیختن تمام اطلاعات موجود از فاکتورهای خاک سازی و تجزیه و تحلیل داده های ژنتیکی خاک ها در ذهن خود نتیجه گیری و محدوده هایی را برای تک تک خاک ها ترسیم می کند.
● یک رساله و روش نوین نقشه برداری خاک ها در مطالعه انجام گرفته ، با تبدیل تجزیه و تحلیل های ذهنی خاک شناس به روابط ریاضی ، ذهن خاک شناس بازسازی می شود. از آنجا که روش مرسوم مطالعات خاک ها نقشه و داده ها را به صورت غیررقومی ارائه می کند ، امکان نگهداری و تجمیع داده ها در کشور را بسیار مشکل کرده ، فرآوری و ارتقای اطلاعات را نیز تقریبا غیرممکن می سازد. با اجرای این رویکرد در کشور می توان نقشه و داده های مطالعات قبلی را ارتقا داد و همراه با داده های جدید ، هرم اطلاعاتی مناسبی در سیستم های مکاندار اطلاعات جغرافیایی ایجاد کرد و برای هرگونه تصمیم گیری و برنامه ریزی آنها را نمایش داد و تجزیه و تحلیل کرد.
جادوی خاک
یک پدیده ی طبیعی یا یک پیچیدگی بزرگ،یک گیاه شگفت انگیز؛بدون گل،جوانه،شاخه،ساقه و حتی ریشه در فضایی کاملا تاریک ودور از دید؛در زیر خاک و هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند که کجا و یا کی رشد می کند. کاملا وحشی،چرا که تمدن بشری با ان همه ادعا هنوز نتوانسته پرده از جادوی خاک بردارد.دنبلان سیاه یا Truffle ،نوعی قارچ خوراکی است که در زیر زمین می روید.خاستگاه این قارچ اروپا(فرانسه و ایتالیا)می باشد.دنبلان سیاه به صورت همزیست با ریشه درختان بخصوص بلوط و فندق بوده.به دلیل مقدار بسیار کم ان در طبیعت و غیر ممکن بودن پرورش ان به صورت مصنوعی بسیار با ارزش و گران قیمت می باشد که گاهی قیمت ان با مرغوب ترین خاویار جهان برابری می کند.الکساندر دوما نویسنده مشهور فرانسوی که در امور تغذیه تخصص داشته،ان را الماس سیاه لقب داده است.
اولین دست نوشته های بشر در مورد این گنجینه ی غذایی ارزشمند قدمتی سه هزار ساله دارد.دنبلان سیاه در هر کشور به اسامی متفاوتی نامیده می شود؛در مراکش به ان Terfez می گویند.در مصر Terfaz ،در کویت Fagga ،در عربستان Hag ،در عراق kamma یا kima و در ایران نیز به کشنج و یا دنبلان و یا دمبل معروف است.کمیت محصول به عوامل متعددی از جمله میزان بارندگی و پراکنش ان و هم چنین تراکم گیاهی دارد.قارچ دنبلان را به دلیل ماندگاری کم،محصولی فاسد شدنی می دانند.لازم به ذکر است که دنبلان حدود 9% پروتئین با خاصیت جذب سریع(همانند پروتئین های جانوری)و مواد معدنی بسیار با ارزشی را داراست.
منبع:.www.ake.blogfa.com
کشاورزی در فضا همیشه یکی از اصلیترین چالشهای پیشروی دانش فضایی بوده است. بیتردید اگر بخواهیم از هزینههای زندگی در ایستگاه فضایی بکاهیم و حتی زمینه را برای سکونت انسان در مریخ آماده کنیم، چارهای جز کاشت گیاهان مختلف در این محیطها نخواهیم داشت. خوشبختانه مطالعات صورت گرفته در چند سال اخیر نشان داده میتوان از خاک سیارکها برای این منظور استفاده کرد.اما چرا کاشت گیاهان در فضا این قدر اهمیت دارد؟ پاسخ را باید در هزینههای ارسال مواد غذایی به فضا جست. بهطور کلی، ارسال هر نوع مادهای به فضا، هزینهای را روی دست سازمانهای فضایی میگذارد. هر قدر حجم این مواد بیشتر باشد، هزینه ارسال آنها نیز بیشتر خواهد بود. در این صورت تردیدی نیست که تولید مواد مورد نیاز در فضا، سبب کاهش قابل توجه هزینهها میشود.گیاهان نهتنها میتوانند بخش قابل توجهی از مواد غذایی مورد نیاز فضانوردان را تامین کنند، بلکه حتی حس روانی خوبی نیز در آنها ایجاد میکنند. اهمیت این امر به حدی بوده که تقریبا با همه شاتلهای پرتاب شده به فضا در دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، مقداری گیاه نیز به فضا ارسال میشد. اما همانطور که بدن انسان در ریزگرانش (جاذبه اندک موجود در فضا) نمیتواند عملکردی کاملاً طبیعی داشته باشد، گیاهان نیز در این ماموریتها دچار مشکلاتی میشدند.شاید دلیل این عملکرد غیرمعمول گیاهان را باید در بیوشیمی سلولهای آنها جست. گیاهانی که در این سفرها به فضا برده میشدند، دچار جهشهای عجیب ژنتیکی شده، به شکلهای عجیبی رشد میکردند. بعلاوه، بذرها نیز جوانه نمیزدند یا رشد خوبی نداشتند. همچنین این گیاهان در تولید بذرهایی مولد برای نسل بعدی ناتوان بودند. به این ترتیب بود که امکان کشت گیاهان در فضا تا سالها در هالهای از ابهام فرورفت.اما چند سالی است که دانشمندانی از نقاط مختلف دنیا به بررسی شیوههای مختلف پرورش گیاهان در فضا میپردازند. در یکی از موفقترین این پروژهها، دانشمندان کپسولی ساختند که در آن، دو نسل از یک گیاه توانست بخوبی در ایستگاه فضایی رشد و نمو کند.میزان رطوبت خاک، نور، دما، رطوبت هوا و نیز میزان دی اکسید کربن و اتیلن موجود در این کپسول بدقت زیر نظر گرفته شده است. گفتنی است اتیلن، هورمونی است که گیاهان به محض رسیده شدن از خود تولید میکنند و به هوا میفرستند. همچنین یک توری وظیفه پایین نگاه داشتن ریزدانههایی که ریشه گیاه در آن قرار دارد را بر عهده دارد.در آزمایشی که برای تعیین کارایی این کپسول به انجام رسید، دانشمندان از روی مرکزی روی زمین، وضع کپسول را بهصورت آنی مورد کنترل قرار میدادند. در این آزمایش، «شاهی گوش موشی» (با نام علمی Arabidopsis thaliana ) که یک گیاه گلدار است به کار گرفته شد. در این مطالعه مشخص شد نهتنها گیاه مورد بررسی توانست بذر تولید کنند، بلکه ۹۲ درصد این بذرهای جدید نیز جوانه زدند. برخی از این بذرهای جدید در همان ایستگاه فضایی و برخی دیگر نیز روی زمین پرورش یافتند. نکته جالب اینجا بود که تفاوت چندانی در گیاهان حاصله در این دو محیط متمایز مشاهده نشد.در واقع تنها تفاوتهای موجود میان آنها این بود که بذرهای جوانه زده در فضا، پروتئین خود را اندکی متفاوت در خود ذخیره کرده بودند و نیز مسیر گسترش ساقههای آنها پس از جوانه زدن نیز با این شکل حرکت ساقههای گیاهان برخاسته از این بذرها روی زمین متفاوت بود. این آزمایش موفق نشان داد شاید گرانش اندک موجود در فضا را نباید تنها عامل در رشد نامتناسب و ناکارآمد گیاهان دانست و دلیل اصلی ناکامیهای پیشین میتواند محیط نامناسب برای رشد آنها باشد.
نقش گرانش در رشد گیاهان
همانطور که گفته شد، دانشمندان مختلفی اکنون روی پرورش گیاهان در فضا به تحقیق مشغولند. یک تیم پژوهشی از دانشگاه فلوریدا در این میان به بررسی شیوههای مقابله گیاه با گرانش اندک پرداخته است. این گروه نیز با بررسی رشد «شاهی گوش موشی» در ایستگاه فضایی به این نتیجه رسید که گیاه مذکور از شیوههای مختلفی برای خنثیسازی تاثیر فقدان جاذبه استفاده میکند. این دانشمندان متوجه شدند این گیاه با افزایش تولید نوعی ژن که به دریافت نور توسط برگها در ارتباط است و نیز تغییر ساختار دیواره سلولی ریشهها، خود را با شرایط ریزگرانش وفق میدهد.درک دقیق این شیوههای جایگزین میتواند ما را در طراحی ژنتیکی انواعی از گیاهان با قابلیت سازگاری بیشتر در فضا یاری کند. با این حال، همیشه نیازی به مداخله انسان نیست و در برخی موارد، خود گیاه میتواند راهحلی برای سازگاری با وضع متفاوت موجود در محیطهای خارج از زمین بیابد.
خاک مناسب برای کشاورزی در فضا
گیاهان برای رشد و نمو به خاک نیاز دارند. اکنون میتوان از خاکی که از زمین به فضا برده میشود و نیز فضولات انسانی برای تامین مواد مورد نیاز گیاهان استفاده کرد. اما اگر بشر بخواهد روی مریخ یا هر محیط دیگری بجز زمین اقامت کند، با مشکل دیگری روبهرو میشود و آن هم لزوم تامین حجم زیادی از خاک و صد البته، هزینههای سرسامآور ارسال این مقدار خاک از زمین به فضاست. به این ترتیب، یافتن جایگزینی برای خاک ارسالی از زمین، ضروری به نظر میرسد.با اینکه در ماموریتهای فضاپیمای آپولو، آزمایشهای متعددی در مورد امکان کاشت گیاهان در خاک سطح ماه به انجام رسید، اما این آزمایشها به اندازهای نبود که مشخص کند آیا میتوان از این خاک برای تامین مواد غذایی مورد نیاز انسان توسط منابع گیاهی بهره گرفت یا خیر.خاک سطح ماه از جنس سنگهای بازالتی و نیز دیگر مواد آتشفشانی است. تاکنون چند تیم پژوهشی به بررسی امکان کاشت گیاهان با استفاده از خاکی مشابه آنچه روی سطح ماه یا مریخ یافت میشود پرداختهاند. گفتنی است خاک سطح ماه و مریخ شباهت زیادی به خاک مناطق آتشفشانی روی زمین دارد.برای نمونه چند ماه پیش، گروهی از دانشمندان هلندی اعلام کردند که توانستند چهار گیاه گندم، گوجه فرنگی، تره و خردل را به مدت ۵۰ روز و بدون هر گونه مواد افزودنی در چنین خاکی پرورش دهند. جالب اینجاست که میزان رشد این گیاهان در این نوع خاک آتشفشانی از میزان رشد آنها در خاک کمکیفیت زمینی هم بهتر بود.
سیارکها، راهحل کشاورزی در فضا
در این میان، برخی دانشمندان بر این باورند که سیارکها و بویژه سیارکهای نوع C (که دربردارنده انواع ترکیبات آلی هستند) میتوانند مسیر پیشرو برای کشاورزی در فضا را هموار سازند. برای نمونه، دانشمندان نیوزیلندی توانستند با استفاده از خاک نوعی سیارک از نوع C به پرورش گیاهان خوراکی بپردازند. آنها ابتدا بخشهایی از یک شهابسنگ اصابت کرده به زمین (که در اصل یک سیارک سرگردان بود) را پودر کرده و به آن آب اضافه کردند. سپس میزان مواد مغذی موجود در این خاک را مورد بررسی قرار دادند. این بررسی نشان داد خاک بهدست آمده از یک سیارک ۲۰۰ کیلومتری میتواند مواد مورد نیاز زمین برای کشاورزی پایدار برای ده هزار نفر طی یک میلیارد سال رافراهم کند.البته در این میان باید فشار هوا و نیز آب مورد نیاز گیاه تامین شود، اما در هر صورت مواد مورد نیاز ریشههای گیاه را میتوان از طریق خاک سیارکها تامین کرد. محاسبات این دانشمندان نشان میدهد اگر بتوانیم همه سیارکهای موجود در منظومه شمسی را به دام بیندازیم، زمینه کشاورزی پایدار برای یک میلیارد نفر، آن هم به مدت یک میلیارد سال فراهم میشود. امروزه با استفاده از خاک سیارکها، امکان پرورش گیاهان در شرایط ریزگرانش فراهم شده است. این امر میتواند به زندگی انسان در خارج از زمین کمک شایانی بکند.
درختچه دارچین درختى است کوچک و همیشه سبز که از تمام قسمتهاى آن بویى مطبوع استشمام مىشود. گلهاى آن در فاصله ماههاى بهمن تا اوایل فروردین ظاهر مىشود. برگ این درخت سبز سیر و داراى گلهایى به رنگ سفید است.
دارچین اولین بار در سریلانکا یافت شد و بعد از آن، تمام دنیا این چاشنى را شناختند و براى طعم بهتر غذاها استفاده کردند.
یک قاشق چایخورى دارچین، حاوى 28 گرم کلسیم، یک گرم آهن و بیشتر از یک گرم فیبر و مقدار زیادى ویتامینهاى C ، K و منگنز است. همچنین مقدار 2/1 گرم کربوهیدرات دارد.
دارچین بومى سریلانکا و جنوب هند است و پوست درختچه آن کاربرد فراوانى به عنوان ادویه دارد.
مصارف: دارچین و اسانس دارچین ضد نفخ می باشد. بیشتر به عنوان طعم دهنده مصرف می شود، اسانس دارچین گاهی به صورت بخور یا اسپری به کار می رود ولی محلول روغنی آن توصیه نمی شود زیرا از حرکات مژک ها جلوگیری می کند و ممکن است ایجاد پنومونی لیپوئید نماید. اسانس دارچین محرک گردش خون قلبی و تنفسی، مقوی معده و محرک هضم و آنتی سپتیک می باشد همچنین دارای اثرات ضد اسپاسم ضدکرم، ضد خونریزی، بسیار کم آفرودیزپاک، قاعده آور و بسیار ضعیف محرک بزاق، اشک و بینی بوده و کمی باعث بالا بودن حرارت بدن می شود.
اسانس دارچین گاهی اوقات به عنوان ماده نگهدارنده مصرف می شود.
طب سنتی: گرم و خشک است، مصرف گاه گاه آن برای افراد بلغمی مزاج مفید است، انرژی را افزایش می دهد و دهان را خوشبو می کند افرادی که سخنرانی می کنند و یا آواز می خوانند اگر هنگام استفاده از حنجره، خلط موجب ناراحتی و گرفتگی صدای آنان می شود و می توانند از دمکرده آن استفاده کنند افرادی که نفخ دارند از دمکرده آن یک ساعت پس از غذا باکمی نبات استفاده کنند.
خواص درمانى:
دارچین رمز جوانى است و مصرف روزانه آن انسان را سالم نگه مىدارد. دارچین براى زیاد شدن و تجدید قواى جسمانى نیز به کار مىرود. کلیهها را گرم مىکند، ضعف پاها را از بین مىبرد و کم خونى را درمان مىکند.
دارچین بهترین دارو براى دردهاى عضلانى است. دارچین اثر آرام کننده و شاد کننده دارد و از بسیارى از داروهاى آرام بخش بهتر است. در حقیقت مىتوان گفت دارچین، والیوم گیاهى است، زیرا در دارچین ماده اى به نام Cinnamodehyde وجود دارد که روى حیوانات و انسان اثر آرامبخش دارد.
اثر مهم دیگر دارچین پایین آوردن تب مىباشد و حتى امروزه دارچین را به صورت قرص و کپسول درآورده اند که به عنوان تببر به کار مىرود. دارچین رگها را باز مىکند و باعث بهبود گردش خون مىشود.
یکى از خواص دارچین این است که باعث افزایش کارایى هورمون انسولین در بدن مىشود و در نتیجه بدن نیاز کمترى به این هورمون براى کنترل قند خون پیدا مىکند. بسیارى از افراد مبتلا به دیابت گزارش داده اند که مصرف یک قاشق چایخورى دارچین در روز تاثیر بسیار مثبتى بر قند خونشان داشته است.
همچنین برخى تحقیقات نشاندهنده تاثیر مثبت دارچین در کاهش فشار خون بوده است. دارچین خاصیت عجیب دیگرى دارد و آن تقویت سیستم ایمنى بدن در مقابل بیمارىهاست و حتى مىتوان گفت که اثرى مشابه پنى سیلین و آنتى بیوتیک دارد.
اگر حس کردید که ضعیف شدهاید و ممکن است مریض شوید، چاى دارچینى را فراموش نکنید و حتى اگر سرما خورده اید یا ضعف شدید دارید، چاى دارچین بهترین داروست.
دارچین به علت داشتن اسانس و تانن، محرک و قابض است و به عنوان تقویت کننده عمل هضم غذا و جریان گردش خون به کار مىرود و از آن براى رفع سوءهاضمه، بویژه در مواردى که با نفخ همراه باشد، به عنوان بادشکن استفاده مىشود.
همچنین به علت داشتن تانن در رفع اسهال، ضعف عمومىبدن و انعقاد خون مصرف مىشود و به صورت دارو، مانند گرد و تنتور به کار مىرود.
یکى از دانشمندان انگلیسى در کتابى که قرن نهم تالیف نمود ادعا کرد که دارچین معده را تمیز، آرام و قوى مىکند. بنابراین اگر ناراحتى معده دارید حتما از دارچین استفاده کنید. دارچین علاوه براین همه خواص، طعم بسیار خوبى نیز دارد.
براى اینکه بیشتر از طعم و خاصیت درمانى دارچین بهره ببرید، مىتوانید موقع دم کردن چای، مقدارى از پوست آن را داخل قورى بریزید تا همراه با چاى دم بکشد.
هواشناسی کشاورزی یکی از علوم هواشناسی است،این علم از تاثیر متقابل عوامل هواشناسی و کشاورزی اعم از باغبانی و دامپروری بحث می نماید.هدف این علم کشٿ و تعریٿ اثرها و لذا کاربرد دانش جو در استٿاده از کشاورزی عملی است.میدان عمل این علم از پایین ترین لایه ی خاک که ریشه ی گیاه درآن قرار دارد تا لایه ی هوایی که در نزدیکی سطح زمین است و در آن محصولات زراعی و درختان میوه می رویند و حیوانات زندگی می کنند و دارای بالاترین اهمیت از نظر بیولوژی کشاورزی است ، گسترش می یابد.
اهداف هواشناسی کشاورزی:
هواشناسی کشاورزی و رابطه ی آن با سایر علوم
اهمیت وضع جوی و آب وهوایی و تولیدات کشاورزی نوین
لزوم تنظیم سیستم زراعی با عوامل محیطی هواشناسی کشاورزی و وضع خاک
اهمیت آمار وضع جوی و آب وهوا در تعیین نیازهای آبیاری محصولات کشاورزی به تاریخ
کشت آنها ،کود دادن،کنترل آفات و بیماری های گیاهی
وظیٿه ی هواشناسی کشاورزی:
وظیفه اصلی هواشناسی کشاورزی عبارت است ازتقویت تولیدات کشاورزی و حیوانی به منظور تطبیق کلیه عملیات زراعی با ویژگی های شرایط جوی و در نتیجه استفاده از منابع اقلیمی به بهترین وجه می باشد.
علوم مرتبط با هواشناسی:
فنولوژی: که مراحل رویشی گیاه و نمو سیکلها یا چرخه بیولوژیکی محصولات زراعی -آفات-بیولوژی کشاورزی :که عکس العمل گیاهان نسبت به شرایط فیزیکی محیط است.
آگرونومی : نقش فنون کشاورزی در اصلاح شرایط رویشی و اکولوژی بحث می کند.
پدولوژی: که از رژیم هیدروترمال (آبی و حرارتی)خاک بحث می شود
جغرافیای کشاورزی: که ناحه بندی اقلیمی استٿاده از داده ههای هواشناسی بحث می کند
اهمیت آمار وضع جوی آب وهوا در تعیین نیازهای آبیاری:
تعداد دفعات آبیاری ومیزان آنها بستگی به نیازهای اکولوژی و فیزیولوژیکی محصولات دارد. نیازهای آبیاری را در فصول مختلف را می توان با اندازه گیری تبخیر و تعرق بلقوه ارتباط دارد تعیین نمود.
آبیاری برای تنظیم دمای سطح خاک و دمای لایه ی هوای بالای آن و برای اجتناب از گرم شدن بیش از اندازه ی ریشه ها و برگ ها استفاده می شود، آبیاری باید زمانی انجام شود که هوا نسبتا آرام بوده و اغلب در هنگام شب انجام می شود زیرا هوای گرم و حرکت شدید و متلاطم هوا و تشعشع شدید ،اتلاٿ آب را از طریق تبخیر تشدید می نماید.ثبت دقیق پارامترهای هواشناسی در طی دوره های قبل از آبیاری و همچنین در فواصل بین آبیاری ها صورت گیرد.
تاثیر وضع جوی بر روی تاریخ کاشت:
دوره های بحرانی یک نوع گیاه ،توزیع ناحیه ای آن نوع را تعیین می نمیاید. هر یک از گیاهان در کد ژنتیک خود دارای آستانه های تحمل نسبت به مقادیر گرمایی انتهایی و ابتدایی مقدار معینی از رطوبت می باشند. اپتیمم بیولوژیکی بین این مقدار ابتدایی و انتهایی قرار دارد. رژیم حرارتی و رطوبتی خاک ها در طی دوره برداشت محصول و تکامل مراحل اولیه فنولوژیکی بر روی قدرت حیاتی گیاه در تمام دوره ی رویشی تاثیر می گذارد.
پژوهش ها تحت شرایط مصنوعی یا طبیعی در مورد پیش بینی رشد و نمو اندام ها ، تحت تاثیر درجات مختلٿ استرس انجام شده توسط عوامل هواشناسی و همچنین اثرات جمعی وضع جوی بر رشد و نمو و قابلیت محصول دهی نباتات و قدرت تولیدی حیوانات متمرکز بوده اند. با در نظر گرٿتن اثر شدید عوامل اقلیمی بر گیاهان و حیوانات انتظار می رود که کشاورزی نوین بتواند ارقام جدید گیاهان و نژادهاای انتخابی حیوانات را به بهترین وجهی که با محیط مطابقت داشته باشند تولید کند.تاثیر بارندگی –وضع دائمی خاک و وجود آفتها در آن-ارزیابی سال های بارانی و خشک همه تحت تاثیر مستقیم غیر مستقیم اقلیم هستند.
لزوم تنظیم سیستم زراعی با عوامل محیطی هواشناسی کشاورزی و وضع خاک
تحقیقات هواشناسی ،انجام ارزیابی های کیفی و کمی درباره ی تغییرات اقلیمی مربوط به فعالیت های بشر و لذا بررسی و کنترل فرآیند تلٿیقی سیستم های اکولوژیکی و کشاورزی در محیط طبیعی بر مبنای علمی و در نتیجه اجتناب از مقادیر و ناهماهنگی های بسیار مضر می باشد. از بین بردن جنگل ها تعادل طبیعت و آب و هوا را از بین می برد.عواقب خشکسالی ،سیلاب،از بین بردن حیوانات،فرسایش و غیره از نظر اکولوژیکی کشاورزی ،به طور کلی سبب منتها درجه تسهیل در ایجاد سیستم اگولوژی می گردد. تنوع انواع نژادهای جدید محصولات زراعی و دامی کشت یک نوع محصول سبب وارد آوردن زیان های شدید می گردد.
وجود اینورژنهای(وارونگی دما) درجه حرارت در زمین های پست اهمیت زیادی در توزیع گیاهان در این نوع حوزه ها و نیز پراکنده گی عمومی گیاهان روی دانه ها می باشد که ممکن است در ته گودال ها در زمستان موجب سرمازدگی گردد لذا کاشتن محصولات زراعی مقاوم مؤثر است.
اهمیت وضع جوی و آب و هوایی در تولیدات کشاورزی نوین
یکی از وسائل مهم افزایش محصولات کشاورزی ، انطباق تکنولوژی با پارامترهای اقلیمی خاص در نواحی کشت می باشد.دانستن وضع جوی و اقلیمی و تغییرات دوره ای سالانه و چند ساله پدیده های هواشناسی و انحرافات آنها از مقدار عادی از جمله نیازهای عمده در کشاورزی مدرن است. در هر مرحله از رشد ونمو و توسعه، موجودات زنده تحت تاثیرشرایط محیط قرار می گیرند. وضع جوی بر روی محصولات کشاورزی قبل و بعد از کشت و در دوره ی رشد و نمو و دوره ی رسیدن و زمان برداشت محصول و حتی در مدت انبار کردن تاثیر می نماید. عملیات بعد از عملیات محصول از قبیل خشک کردن بذرهای میوه ها سبزیجات و سایر محصولات کشاورزی انبار شده تحت تاثیر وضع جوی قرار می گیرد.
وضع جوی در تغذیه و رشد و نمو و سلامتی و قدرت باروزی حیوانات و همچنین در توزیع جغرافیایی آنها مؤثر است. وضع جوی علاوه بر اثر مستقیم بر روی حیوانات به طور غیر مستقیم از طریق علٿ هایی که حیوانات تغذیه می کنند و خاکی که روی آن زیست می کنند بر روی آنها تاثیر دارند. شرایط جوی نه نتها در سیکل یا دوره ی توسعه و رشد ونمو آفات وبیماری ها اثر دارد بلکه در اقدامات کنترل کننده آنها نیز مؤثرند. بدین ترتیب پراکندگی آٿت کش ها و حشره کش ها بستگی به تشعشع خورشید و بارندگی و باد و… دارد.توزیع منطقه ای و برنامه ریزی و احداث ساختمان هایی که برای حیوانات وگیاهان طرح ریزی شده یا برای ذخیره ی تولیدات کشاورزی در نظر گرفته شده است بایستی هماهنگی کامل با شرایط اقلیمی داشته باشد.
در پاییزهای خشک بدون باران،هر نوع تاخیر در کاشت گندم متحمل خسارات کمتری در مقایسه با وضع اپتیمم نسبت به خسارتی که احتمالا در پاییزهای سرد و مرطوب به محصول وارد می شود دارد.کاشت گندم بعد از برداشت محصول ذرت های دیررس هیبرید در پاییزهای تؤام با بارندگی های فراوان باعث تنزل قابل ملاحظه ی عملکرد وحتی از بین رفتن کامل آن خواهد شد.
کود سبز
تناوب زراعی و تنوع ژنتیکی از دیر باز به عنوان ارکان سیستمهای تولید کشاورزی سنتی و موفق به شمار می آمده اند . در نیمه اول قرن بیستم ، تناوب زراعی مورد توجه بسیار قرار داشت و تا چند دهه پیش نیز پژوهشهای مربوط به تناوب همچنان ادامه داشت با پایان گرفتن جنگ جهانی دوم ، کودها ازته نسبتا ارزان قیمت به بازار معرفی شدند و بدین ترتیب جاذبه ای اقتصادی موجب جایگزینی کودها با تناوب زارعی گردید و تحقیقات و ترویج نیز بر همین مبنا متمرکز شدند . این امر تا بدین جا پیش رفت که امروزه بسیاری از زارعین ، حاصلخیزی خاک را با میزان مصرف کود برابر می دانند .قبل از معرفی کودهای شیمیایی ، استفاده از بقولات در تناوب برای بهبود حاصلخیزی خاک به عنوان یک شیوه مهم و رایج مدیریتی به شمار می آمد . به منظور افزایش ازت و در نتیجه بهبود حاصلخیزی خاک ، از دو نوع بقولات استفاده می شد : « بقولات یکساله دانه ای و بقولاتعلوفه ای چند ساله به عنوان کود سبز ».آنچه که اجرای تناوب زراعی را در حال حاضر پیچیده می سازد وجود برخی عوامل اقتصادی است که مزایای بیولوژیک این شیوه مدیریتی را تحت الشعاع قرار می دهند . یقینا هیچ کشاورزی رازی به جایگزین کردن محصول پر بازده خود مثل غلات با دیگر گیاهان به نسبت کم بازده نیست . البته در نظامهایی که تناوب اجرا می شود در مقایسه با نظامهای تک کشتی حتی اگر کود ازت در آنها به اندازه کافی مصرف شده باشد ، عملکرد محصولات غالبا ۱۰ تا ۴۰ درصد بیشتر است .حاصل خیزی پایدار خاک به مفهوم قابل دسترس بودن دائمی عناصر غذایی برای گیاه است . حاصل خیزی پایدار هنگامی تحقق می یابد که تمامی عناصر غذایی جذب شده توسط گیاهان به خاک برگردد ؛ به طوری که این عناصر بتوانند مجدداً مورد استفاده این گیاهان قرار گیرند . در چنین وضعیتی است که چرخه عناصر غذایی شکل می گیرد . تفاوت اساسی نظامهای طبیعی و زراعی در آن است که در نظامهای زراعی مقدار نسبتاً زیادی از عناصر غذایی از طریق برداشت محصول از سیستم خارج می شود . بنابراین در صورت استفاده مداوم از نظامهای مذکور لازم است . که عناصر غذایی مصرف شده در انها به طریقی جایگزین شوند .در سیستمهای فعلی چرخهٔ عناصر غذایی به طور کامل بسته نمی شوند ، زیرا این عناصر دائماً به چرخه یاد شده اضافه شده و یا از آن خارج می شوند . به حداقل رساندن تلفاتعناصر غذایی در چرخه مذکور و تامین نهاده های ضروری برای گیاه رمز موفقیت حاصل خیزی خاک در نظامهای کشاورزی پایدار است .
فرسایش و آب شویی
مادامی که عوامل فرساینده خاک از قبیل رواناب و باد کنترل نشوند ، انسان شاهد هدر روی عناصر غذایی از این طریق خواهد بودحجم هدر روی عناصر غذایی از طریق آب شویی تحت کنترل اقلیم ، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک ، نوع محصول ، و نوع عنصر غذایی و غلظت آن در خاک است . اثرات متقابل این عوامل موجب می شود که تلفات عناصر غذایی از راه آب شویی دارای دامنه ای وسیع باشد . از آن جا که عناصر غذایی به وسیله آب از محدوده ریشه و نهایتا از چرخه خارج می شوند لذا نوع نزولات جوی و نحوه توزیع آنها بر میزان هدر روی عناصر غذایی از طریق آب شویی تاثیر می گذارد یک روش کاستن از تلفات ناشی از آب شویی استفاده از کودهایی است که عناصر غذایی آنها به مرور در طی فصل رشد آزاد می شود . بارزترین نمونه این کودها ، کودهای دامی و کودسبز است که به موازات تجزیه در خاک عناصر آنها آزاد شده و در اختیار محصول قرار می گیرد . البته اگر مقدار ازت تولیدی توسط این کود ها بیش از حد نیاز محصول بعدی باشد ، مشکل آب شویی نیترات و خروج آن از محدوده ریشه وجود خواهد داشت .
بقولات و تثبیت بیولوژیکی ازت
در فرآیند تثبیت ازت ، یک رابطه همزیستی ، بین گیاه میزبان و باکتریهای ریزوبیوم در گرهکها برقرار می شود . در این همزیستی ، گیاه میزبان علاوه بر آن که انرژی مورد نیاز باکتریها را به صورت کربن تثبیت شده تامین می نماید انرژی لازم جهت توسعه گرهکها را نیز فراهم نموده. باکتریهای ریزوبیوم نیز به نوبه خود با واکنش تسریعی آنزیمهای نیتروژنازی که تولید می نمایند ازت اتمسفری (N) را به آمونیاک تبدیل نموده و آمونیاک تولیدی پس از تبدیل به اسیدهای آمینه ، از راه آوندهای چوبی به بافتهای در حال رشد انتقال می یابد .در فرآیند تثبیت ، به ازای هر مولکول ازتی که تثبیت می شود به جا به جایی شش الکترون نیاز است ، این نیاز موجب می شود که در شرایط ایده آل به ازای تثبیت هر مولکول ازت ، ۲۱مولکول ATP به مصرف برسد به عبارت دیگر به ازای هر کیلوگرم ازتی که تثبیت می شود ، ۴ کیلوگرم هیدرات کربن به مصرف می رسد . البته در فرآیند تثبیت ازت ، گرهکها گاز هیدروژن (H) نیز تولید می نمایند که این خود موجب کاهش کارایی فرآیند انتقال الکترون می شود . اضافه شدن این مشکل به موازنه الکترونی فوق علاوه بر انرژی مورد نیاز جهت نگه داری باکتریها و گرهکها ، موجب می شود که به ازای تثبیت هر کیلوگرم ازت ۸ تا ۱۷ کیلوگرم هیدرات کربن به مصرف برسد . در نتیجه می توان چنین برآورد نمود که ۱۰ تا ۴۰ درصد از کربنی که طی فرآیند فتوسنتز در بقولات تثبیت می شود ، صرف تثبیت ازت می شود .
تعریف کود سبز
کود سبز شامل گیاهی است که آنرا قبل از کاشت محصول اصلی کشت کرده و بعد از مقداری رشد سبزینه ای آنرا به زمین بر می گردانند بدون اینکه از این گیاه محصولی برداشت کنند این گیاه می تواند شامل هر گیاهی باشد غیر از آنهایی که بخشهای خشوی دارند یا اثر آللوپاتی بر روی گیاه محصول دار بعدی می گذارند . در اصل کود سبز یک تناوب است که محصول ندارد و برای بهبود باروری و حاصلخیزی خاک و در صورت لگوم بودن تامین کل یا بخشی از ازت مورد استفاده محصول بعدی استفاده میشود به طوری که از نظر رطوبت با محصول اصلی دررقابت نباشد .